آسیب و درد یافته پای خدایگان
ای شهریار عادل و دارای دادبخش
ای شهسوار باذل و میر جهان ستان
تو پا بچشم چرخ نهادی از آن سبب
آسیب دید پای تو از چشم فرقدان
یا خواست آسمان که ببوسد رکاب تو
شد خسته پایت از اثربوس آسمان
سوگند باسر تو که از درد پای تو
باشد مرا شراره به دل نیشتر بجان
خواهم بپایمردی دعوت که کردگار
بخشد بلای پای تو بر فرق بندگان