خیر اگر اندکی تاخیر شود بعد برو
با نگاه حرف دل ما به هم آمیخته اند
ذوب مثل شکر و شیر شود بعد برو
بعد تو قلب مرا زلزله تخریبش کرد
با تو حالا کمی تعمیر شود بعد برو
عشق ما شوخ و جوان است به مانند خودت
مثل من پیر و زمین گیر شود بعد برو
بنشین حرف بزن خنده بکن جذب شوم
تیرت از قوس دلم تیر شود بعد برو
بهترین راه به هم بودن مان تا مردن
دلم از عشق تو دلگیر شود بعد برو
رفتنت حرف اضافی ست مکن اصرارش
اصلا این قافیه تحقیر (شود بعد برو)
محمد خردمند