مثل تک بیت ناب از غزلی، در دلم ماندگار می گردد
فکر و شعر و شعور من انگار، محو شد در هوای دیدارت
گرمی حس و حال من باتو ، مثل شهر مزار می گردد
ابرو و چشم های چنگیزت، نقش بسته به چشم مظلومم
چشم ها در غرور سربازی ، فاتح دل شمار می گردد
کاش می دیدمت که می آیی، می نشستم به پای لبخندت
فصل های چهار من باتو ، موسم نوبهار می گردد
آرزویم اگر محقق شد ، رو به رو در کنار هم باشیم
چشم ها عاجزند و دستم در ، جستجوی انار می گردد
پشت لبخند هات یک دنیا، مهر و عشق و سرود پنهانست
تا تبسم اگر کنی در شهر، عاشقانت قطار می گردد
گرچه از حس و حال خالی نیست، احتیاطی که لازمش داری
هر نگاهی که میکنی گاهی ، «در دلم ماندگار می گردد»
محمد خردمند