آه پر از اندوه دل آدمیان است
سگ ها شده گرگی و شبیخون زده اما
تقصیر همه گردن بیچاره شبان است
بازار دو رنگی همه جا تازه و گرم است
انگار که این کام و دهان نیست دکان است
ای نسل بجا ماندهی از عزت دیروز
امروزِ همه دست شما نسل جوان است
انگشت نما بودن تان در دل تاریخ
تصویر فروپاشیی آشوبگران است
سیمای غروبی شده آئینهی اندوه
پایان شب از نور سحر در نَوَسان است
برخیز و به احیای تمدن بکن اقدام
” صبری که شما میکنید افشردن جان است”
محمد خردمند