صلاح الدين ایوبی کجایی
تو ای اسطورهای خوبی کجایی
کجایی ای سپهسالار اسلام
شجاع و سرور و سردار اسلام
گلوی مسجدالاقصی دریدند
شبیه گرگ سر تا پا دریدند
در و دیوار اقصی را شکستند
سکوت سرد دل ها را شکستند
تجاوز در حریم قدس کردند
تباهی در گلیم قدس کردند
چه بی رحمانه قتل عام کردند
چه ها این نسل خون آشام کردند
یکی را بی محابا سر بریدند
یکی را دست از پیکر بریدند
یکی بغضی شده راه گلویش
به آب دیده می گیرد وضویش
یکی با زجر در زنجیر بستند
یکی با جبر فرقش را شکستند
یکی مادر به قربانگاه بردند
به حال زخمی و جانکاه بردند
یکی از سینه اش جاریست خونش
فتاده با تن آلاله گونش
اگر صدبار گویم این یکی را
از آن آلام گفتم اندکی را
ندای قدس را آلام او را
سقوط تلخ و بد فرجام او را
کجا شد ای مسلمان همنوایی
کجا شد شوکت و فرمانروایی
تمام هستی ما را ربودند
غرور و غیرت ما را زدودند
فقط کافیست تا هشیار باشیم
به چشم دشمن دین خار باشیم
شما ای نسل فاروق دلاور
برادر های محبوب پیامبر
دل انگیز است سرتاپا فلسطین
حریم مسجدالاقصی فلسطین
فلسطین مهد ادیان الهی
عروج نور در اسرا فلسطین
شما ای قهرمان و شیر مردان
رهانید از دم اعدا فلسطین
ندای روح ما و جان ما هست
فلسطینا فلسطینا فلسطین
محمد خردمند