گاهی به بغض وغصهی نابود می شود
گاهی خلیل می شود این قلب مهربان
اندوه و درد، آتش نمرود می شود
این سینه نیست موجگهی نیل دردهاست
این چشم چشمهایست گهی رود می شود
در تنگنای جبر و هیاهوی زندگی
هر اتفاق ناخوشیام زود می شود
از تیغ دشمنان نهراسم خطر کجاست؟!
بیگانه نیست؛ زخمی که از خود می شود
محمد خردمند