من تشنه‌ی محبتم ای مهربان من

من تشنه‌ی محبتم ای مهربان من
لبخند توست روشنی بخش جهان من
عادت نموده، بی‌تو دلم تنگ می‌شود
ای عشق لحظه‌های من ای روح و جان من
قلبم قفسچه‌ایست پر از خاطرات تو
تصویر توست نقشه‌ی فکر و گمان من
گاهی بخند، حرف بزن، بچگی بکن…
طفلانه‌گیت شاد بسازد روان من
برگرد… تا دوباره بیایم به زندگی
ای بودنت بهار و نبودت خزان من
بگذار دست‌های خودت روی شانه‌ام
افزون شود به عشق تو تاب و توان من
محمد خردمند
Share:

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *