مرگ بین ما و تو غیر از حصاری بیش نیست
زندگی جز چند روزی گیر و داری بیش نیست
دیدهام آیندهی دنیای این بیگانگان
هرچه باشد سهم شان، سنگ مزاری بیش نیست
کاخها با خاک یکسانند یارب این جهان...
نقشههای شهر جز نقش و نگاری بیش نیست
کاش میفهمید مردم لذت نام ترا…
بیمحبت سر به تن یک کوله باری بیش نیست
دلخوشی از سجدهها دیدار پرنور خداست
بی حضور یار، جنت مرغزاری بیش نیست
عشق، نام ماندگار لطف بی پایان توست
غیر از این معنا… سکوت داغداری بیش نیست
چیست دنیا؟ زحمتش بر ماست لذت بر دگر
چیست دنیا؟ جایگاهی انتظاری بیش نیست
محمد خردمند