نماد عشق،همان ماهپاره گم كردم
شبيه ابر گلويم گرفته اي باران!!
سرشك ابر ترا پاره پاره گم كردم
و سوره هاي ز قرآن چشم هاي ترا
نشد كه سر بكنم سي سپاره گم كردم
اگر چه خواسته بودم به زير سنگ كنم
زبان شعر ترا، سنگ خاره گم كردم
اگر چه پشت قدم هات رفتم و رفتي
شبيه باد شدي راه و چاره گم كردم
چراغ مهر تو ميسوخت در دلم، اكنون
خموش گشته درونم شراره گم كردم
شكست نوك قلم در سكوت تلخ غزل
مفاعلن فعلاتن دوباره گم كردم
شهلا دانشور