با درد های قاعده‌گی ریز ریز و سخت

با درد های قاعده‌گی ریز ریز و سخت
با هر مسکنی نشد درد او کرخت
هر سو که بال میزند آنجاست میله ها
نام مدرن این قفسش را نهاده تخت
آزاده‌گی فردی
این زن مشخص است
از یک سلول رفته به سوی سلول بخت
آینه راست گفت که بیضا کبوترست
که‌از جنس ماهتاب به تن کرده است رخت
گنجشک هاست در پی سیب و انار باغ
غافل ازینکه باغ شده عاری از درخت
شهلا دانشور
Share:

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *