نغمه ي آبشار من باشي
همچو من، بيقرار من باشي
حرف شعر و دوتار من باشي
كاش ميشد كه يار من باشي
از تو روح حمل به جان دارم
خنده ي باغ در لبان دارم
تا به شعرم ترا بيان دارم
از چه رو عشق را نهان دارم؟
تاج سر افتخار من باشي
تا هجوم از خيال تو سرزد
درد در کلبه ی تنم در زد
آستین قصد جان من بر زد
نبض دل سخت سخت مي لرزد
تا به كي چوب دار من باشي؟
بال و پر چون پرندگان دارم
روي مهتاب آشيان دارم
از زمين تا فلك مكان دارم
در بغل شور كهكشان دارم
تو اگر در كنار من باشي
ساحل آغوش خود به موج سپرد
بال پرواز، مرغكان را برد
مي زند عكس قو به آب ركورد
گفتمت عاشقم به واژه ی تُرد
وقتی گفتم که دوستت دارم…
و تو عمري قرار من باشي
شهلا دانشور