يكي بگو تو يكي من ردو بدل لطفاً
ترك ترك لب من، غنچه ي تر بوسه ي تو
كمي از آن لب خود شيره ي عسل لطفاً
چه سرد سرد نشستم چه مي شود كه دهي
از آن ملافه ي جسمت مرا بغل لطفاً
اگر چه نيست به بازار جنسِ اصليِ دل
دل از تو خواسته ام خير اگر بدل لطفاً
كنار رود بشين و به عمر رفته ببين
بيا كه رفت زمان مي رسد اجل لطفاً
به قَدرِ فاصله هاي كه بين ما بوده
بيا دو چشم شوم خيره لا اقل لطفاً
نمانده حوصله بر من نه طاقت دوري
براي حلِّ همين مسئله عمل لطفاً
پ ن: دلم پر از غم و درد است راه حل لطفاً
شهلا دانشور