تا كه مي‌آید هوايت مثل سابق مي‌شود

تا كه مي‌آید هوايت مثل سابق مي‌شود
چشم پاره، بي‌حيا دل باز عاشق مي‌شود
در خیالاتت چه موزون فاعلاتن می‌رود
شاعرت در عاشقی با درک و منطق می‌شود
باتو عادت كرده هرچي مي‌پراني نا گذير
مثلِ مرغ دانه خوری دست تو، شق مي‌شود
كارِ من كرده عبوراز ناله و فريادو اشك
جوي آخر قطره گشته ناله هق هق مي‌شود
هر چه دفنش ميكنم زير زمين سر ميكشد
سينه بريان خاطراتت چون شقايق مي‌شود
دل به پايش رفت سويت، من به دنبال دلم
آخر آدم پشت نيم جان خود دق مي‌شود
شهلا دانشور
Share:

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *