جمله دروغ بودو نداري هواي من؟
“باور نمیکنی به چه حد دوست دارمت؟
یعنی دروغ بوده همه گریه های من؟”
چشمت به چشم من ولي قلبت به لرزه بود
ترسيده ای دلت نشود مبتلاي من
من لحظه لحظه یاد تو را می کشم به نای
همچون شبان گوشه نشین غرق نای من
من زل زده زگوشه ي چشمم به روی تو
ورد زبان پير جوان ماجراي من
در رگ رگ درخت غزل شاخه مي شوی
ای شعر، تو جوانه ي بغض و نواي من
ديوار سايه افگن سر تكيه گاهِ من
اکسیژن هوای من و همنواي من ! –
بر دربِ چشم هام تصاوير توست قاب
تو كور ميشوي كه نبيني وفاي من
من از نگاه تو نفس تازه ميكشم
گر تو به من نگه نكني واي واي من
شهلا دانشور