لبهای مست کوثری ام مثل محشر است
شطرنج وار چال سر چال مي رود
رنگ لباس بربريام مثل محشر است
هندو مرا که دید به مندر نکرد دود
چون عطر ناب عنبري ام مثل محشر است
گفتند چیست روی زمین مثل ماه و شب؟
گفتم که رویو روسری ام مثل محشر است
پی میبری زبان مرا از سرود من
زیراکه لهجهی دری ام مثل محشر است
از لوگری وقرصک «سا ری گه مهی»هند
رقصی به ساز زر زری ام مثل محشر است
نازم، نزاکتم، همه صبح قیامت است
یعنی که طرز دلبری ام مثل محشر است
تالب برای حفظ حجابم جهاد کرد
چون موی باز فرفری ام مثل محشر است
شهلا دانشور