در دام تو بمانم و شيدا شوم نشد
امواج چشمهات مرا سوي صخره زد
ماهي شدم كه ساكن دريا شوم نشد
بيمار بوده ام كه به دردم دوا شوي
مجنون شده بيايي و ليلا شوم نشد
شاخ نبات گشتم و حافظ نگشته يي
افسانهي همايش يلدا شوم نشد
يوسف نبوده اي كه به پايت تمام عمر
ميخواستم شبيه زليخا شوم نشد
چون موج بيقرارم و سر ميزنم به سنگ
تا فارغ از زمانه، شکیبا شوم نشد
شهلا دانشور