روستايي بودم اي كاش از فضاي تنگ شهر

روستايي بودم اي كاش از فضاي تنگ شهر
دور ميماندم زچنگ دغدغه، نيرنگ شهر
رنگ و برگ گل چه زيبا آسمان خالص اش
يك برابر كي شود رنگين كمان با رنگ شهر
چهچه ي مرغان نواي آبشاران چون غذا
بر روان آدمي بِه، از رباب و چنگ شهر
نيست پيري دامن هر سبزه ها و درّه ها
خاك و شاخ بارور بالاتر از فرسنگ شهر
رمز آرامش نهفته لابلاي روستا
ساغر ِسيماي ده نشئه فزون از بنگ شهر
بی نمک گشته نمای شهر از کین و نفاق
خسته ام از انتحار و خسته ام از جنگ شهر
شهلا دانشور
Share:

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *