مرگ تدريجي شنيدي؟ دم به دم، دم مي نهم
گر بميرم در مزارم خوشه ي شعرت بيار
تا كفن پاره نموده روي قلبم مي نهم
در زمينِ دل عمارت كرده ام خانه از عشق
هي ندانستم كه هر خشتي سر غم می نهم
خدمت اين خانه را چون راهبه كردم به دوش
بعد ازين بالاي اسمم اسم مريم مي نهم
از تبار سنگلاخی، از نژاد چشمه من
نیست سودی سر اگر در سنگِ محكم مي نهم
باغ سبز خاطرات از تو نمي از چشم من
تا نمِ باشد از اين چشمان زمزم مي نهم
شهلا دانشور