آواز آبشار مرا شاد می کند
يادت تولد غزل تازه مي شود
اين حس ماندگار مرا شاد ميكند
با تو گره زده سُر و آهنگ و تار من
اين نسبت دوتار مرا شاد مي كند
تاحالت خزان زده ام مال توست، پس
پاييز و حال زار مرا شاد مي كند.
چشمم به خط گوشی و زنگ و سلام توست
زیرا پیام یار مرا شاد می کند
گيرم زمين من و، تو چو خورشيد، روز و شب-
چرخش درين مدار مرا شاد ميكند
چون روزه دار و آب لب سفره منتظر
نوشِ لب نگار مرا شاد ميكند
با تو خوشم اگر كه نباشی به بوي تو
هر چيز نشئه دار مرا شاد ميكند
شهلا دانشور