از میان خاطراتم باز می چینم تو را

از میان خاطراتم باز می چینم تو را
در صدای خسته ی آواز می چینم تورا
مثل دریا در تلاطم های خود پیچیده ام
موجم و در لحظه ی آغاز می چینم تو را
نقش تو درخاطرات چشم هایم خفته است
از دلِ آیینه ها چون راز می چینم تو را
در غزل خوانیِ چشمت بار ها رقصیده ام
با سکوت ِ نغمه ی هر ساز می چینم تو را
لحظه لحظه در غروب ِ خلوت آدینه ها
از نگاهِ خواب های ناز می چینم تو را
لای گرمای حریری پیله ی آغوش تو
دانه دانه از پر پرواز می چینم تو را
شگوفه باختری
Share:

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *