نشسته رنگ بهار و نگاه نوروزی
به بال بال پرستو گلوی باد کشید
هزار نغمه ،نشان و گواه نوروزی
سحر رسید و بزد بوسه ای به گونه ی صبح
چکید شبنمی از هر گیاه نوروزی
مرا به سردی شبهای پارسال قسم
نخفت دیده و دل تا پگاه نوروزی
بلند می شود از شاخه های هرسروی
طنینِ قهقهه ی گاه گاه نوروزی
رسیده گرم تر از آفتابِ صبح بهار
برای برف زمستان سپاه نوروزی
نشان باغ مگویید با تبر هرگز
که گل دوباره شگفته به راه نوروزی
شگوفه باختری