ستاره در نگهم شد سیاه یادم هست
عجیب نیست مرا داده ای به هیچ شبی
زمانِ بردنِ من سوی چاه, یادم هست
قسم که من ندهم دل به هیچ کس – دیگر
عذاب دیدنِ آن بی گناه یادم هست
چو زهر، بغضِ تو را ریختم به کامِ دلم
به غصٌه های تو بردم پناه, یادم هست
کنارِ پنجره اشکم بریخت چون باران
نبود جز شبِ ابری گواه یادم هست
نگاهِ آن دلِ ویران به راهِ آمدنت
که بود منتظرت گاه گاه یادم هست
شگوفه باختری