یاس و امید

یاس و امید

چگونه می مانی
در سراشیب ترسناک تنهایی؟
با این همه سنگیِ
وشکیبایی؟

ابر را آذرخشی آزرد
و نرمش باران را
غرش تندری

چگونه میخوانی
در این سراشیب بی صدایی
سنگ ترین آیه ها را در متن هماوایی؟

گیسو فشانی گندم را
دهشت داس
وبوسه ی تر علف را
وحشت سُم
پاسخ بود
هنوز از شکیبایی میخوانی؟

در بارانی ترین ساعت
خورشید
چتری از شب بر سر نهاد
و ماه در بی مهری فرومُرد

آه امید سرگردان
هنوز
در سیلاب های تند
قایق میرانی!

حمیرا نکهت دستگیرزاده

Share:

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *