نظرها محرم رویت نبودند

نظرها محرم رویت نبودند
به مشتاقان نموداری نمودند
چو بر آب و گل آمد عکس رویت
دری از حسن بر عالم گشودند
زگل گل‌های گوناگون برآمد
که دل‌ها از لطافت میر بودند
ز عشق هر گلی صد بلبل مست
به دستان‌ها زبان‌ها می‌گشودند
اثر نگذاشت ز ایشان غیرت عشق
تو پنداری که خود هرگز نبودند
همام افسانه‌گوی دوستان است
که این افسانه گفتند و شنودند
Share:

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *