و نیز در اندرز

و نیز در اندرز
هر روز کز سرور تو ای شاه بگذرد
روزی مرا هم از غم جانکاه بگذرد
آخر، نه راحت تو بماند نه محنتم
این هر دو، چون نسیم سحرگاه بگذرد
بر هر که هست، چون خوش و ناخوش، گذشتنی است
خرّم کسی که با دل آگاه بگذرد
Share:

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *