از پرده چو خواهد، گل رخسار برآرد

از پرده چو خواهد، گل رخسار برآرد
پوشد به لباس گل و از خار برآرد
دل از خم زلفش چه خیال است برآرم؟
چون آینه کز سبزه ی زنگار برآرد
امروز مگر همّت مردانه ی ساقی
بنیاد غم از ساغر سرشار برآرد
افسرده دلی رفت ز حد، شور جنون کو؟
تا بی خودم از خانهٔ خمار برآرد
بوی سر زلف تو دهد طرح به سنبل
آهی که حزین از دل افگار برآرد
Share:

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *