از چه تفسیر دو رنگی را زرنگی میکنند
در مقام صلح این قوم ار سپر انداختند
تیغ بازی با سلحشوران جنگی میکنند
دیو را خوانند همسنگ پری هنگام مهر
روم را درگاه کین همرنگ زنگی میکنند
عرض و طول ارض را از بهر خود خواهند و بس
با همه روزی فراخی چشم تنگی میکنند
شیر مردی را اگر بینند این روبهوَشان
خرد با سرپنجهای خوی پلنگی میکنند
نام آزادی برای خویش سازند انحصار
بازی این رل را حریفان با قشنگی میکنند