به آن سرو خرامان اشک ریزم

به آن سرو خرامان اشک ریزم
به آن آرامش جان اشک ریزم
لب من خنده را کرده فراموش
به جمع داغداران اشک ریزم
دوچشمم انتظار جلوه هایش
مسلسل ابر و باران اشک ریزم
شدم در عصر خود یعقوب ثانی
به یاد ماه کنعان اشک ریزم
به غیر دل کجا باشد پناه هم
سر و چاک گریبان اشک ریزم
دگر محمود را طاقت نباشد
به کوه های بدخشان اشک ریزم

مهر ماه 1392 هجری آفتابی
سرودم
احمد محمود امپراطور

Share:

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *