آهسته بهار آمد گل گشتِ مزار آمد
در شاخچه بار آمد، هم قمری و سار آمد
امروز نمی آیی؟، فردا که نمی باشم
****
ای سلسله جنبانم، ای لعلِ بدخشانم
ای سروِ خرامانم، ای دارو و درمانم
امروز نمی آیی؟، فردا که نمی باشم
****
دُر دانه ای و جوهر، یکدانه ای و گوهر
یاد تو بوُدَ محشر، دل دادمت ای کافر
امروز نمی آیی؟، فردا که نمی باشم
****
سوزم به هوای تو، در ذکر و ثنای تو
گردم به فدای تو، بر ناز و ادای تو
امروز نمی آیی؟، فردا که نمی باشم
****
کردی تو فراموشم، با غصه هم آغوشم
چون زلفِ پسِ گوشم، ای یاری گنه کوشم
امروز نمی آیی؟، فردا که نمی باشم
****
بدون تو مرگم بهِ، این زندگی ننگم بهِ
خاک و گِل و سنگم بهِ، آن دخمه ای تنگم بهِ
امروز نمی آیی؟، فردا که نمی باشم
****
خوردم به سرت سوگند، بر پاک ترین پیوند
از لعلِ تو گیرم قند، بیگانه بخود مپسند
امروز نمی آیی؟، فردا که نمی باشم
****
آرامش جانِ من، صد راز نهانِ من
قلبِ تو مکانِ من، از عشق نشانِ من
امروز نمی آیی؟، فردا که نمی باشم
****
خورشید تو تابنده، لبخند تو سازنده
خوبان به تو شرمنده، محمود نما زنده
امروز نمی آیی؟، فردا که نمی باشم
یکشنبه 17 حوت 1393 هجری آفتابی که برابر میشود به 08 مارچ 2015 میلادی سرودم
کابل/افغانستان
احمد محمود امپراطور