دانی که چون دیوانگان، در عشق تو دیوانه ام

دانی که چون دیوانگان، در عشق تو دیوانه ام
در مجلس میخوارگان، هم عهد با پیمانه ام
نامحرم است در چشم من، چشم و رخ این مهوشان
نقش ترا دارم بدل، ای گوهر یکدانه ام
آیات تو ورد زبان، عشق تو سوز جاودان
تا یافتم این اختران، از خویشتن بیگانه ام
در هیچ بند نیستم، ای بی نیاز هستیم
نه زاهد کعبه پرست، نه ساکن بتخانه ام
ما را مقامی بود و جا، در کاخ سیمرغ امل
ویرانگری هایت فکند، در گوشه ای ویرانه ام
از فیض ِ به پایان تو، محمود شد صاحب سخن
ای انجمن آرای من، شمع ترا پراونه ام

دوشنبه ۰۷ اسد ۱۳۹۲ هجری خورشیدی
که برابر میشود ۲۹ جولای ۲۰۱۳ میلادی
سرودم
احمد محمود امپراطور

Share:

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *