در رثای خواهر یگانه ام فاطمه لیلا کنگورچی

در رثای خواهر یگانه ام فاطمه لیلا کنگورچی

امشب به یاد و خاطر لیلا گریستم
یعنی به بیوفایی دنیا گریستم
طوفان غصه و غم و عزا گرفته ام
مانند ابر در دلِ دریا گریستم
غرقم چو موج های غریونده من بخون
با جمع بوده ام ولی تنها گریستم
هرگز نمیرود ز دلم داغ و سوز تو
من هر کجا روم به همان جا گریستم
ای خواهر، ای فاطمه ای لیلی عزیز
به روی تو به رنگ تمنا گریستم
در آسمان به محور روح چرخ میزنی
با روح پاک تو به مسیحا گریستم
آنقدر رفته ام که ز خود گشته ام فنا
بر خویش آمدم که چه پیدا گریستم
دل را نشاط دیگری بعد از تو ناخوشست
از خانه رفته جانب صحرا گریستم
امروز رفته ای ز نظر ای عزیز من
من بر حصول وعده ای فردا گریستم
دارم یقین که خلد برین است ترا وطن
من بر غریبی غم ِ دل ها گریستم
محمود تاکه هست بنالد غمی ترا
من در دل زمانه چو رسوا گریستم

سه شنبه 10دلو 1391خورشیدی
که برابر می شود به 29 جنوری 2013 میلادی
احمد محمود امپراطور

Share:

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *