کودکی خواب دیده را مانم

کودکی خواب دیده را مانم
جسم از جان بریده را مانم
در هوای تو میزنم پر و بال
اشک مژگان چکیده را مانم
نگرفتم فیض باغ و بهار
غنچه های تکیده را مانم
عشق من شد بباد رسوایی
باده ای نا رسیده را مانم
نه طپد دل کجا رود چه کند
سحر نا دمیده را مانم
نیست ما را اگر بها بجهان
پیش تو، نور دیده را مانم
طبع شعرم بُوَد پسند همه
بیت، بیتی گزیده را مانم
گوشه ای هجر گشته ام مسکون
ز جهان پا کشیده را مانم
مشق وصل تو میکنم شب روز
به رهت این پدیده را مانم
پیش سروِ الف قامت تو
شاخساری خمیده را مانم
بیم از مرگ کی کند محمود
آب از سر پریده را مانم

مهر ماه 1392 هجری خورشیدی
که برابر میشود به اکتوبر 2013 میلادی
سرودم
احمد محمود امپراطور
افغانستان

Share:

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *