قدت طوبی، رخت ماه تمام است

قدت طوبی، رخت ماه تمام است
بناگوشت سحر، زلف تو شام است
برهمن زادۀ کرده اسيرم
شده عمری که وردم رام رام است
نظر بازان نمايند صيد خوبان
که حلقه های چشمشان چو دام است
ندارم تاب وصل مهوشان را
مرا از دور با خوبان سلام است
به يار خويش ياران همجوارم
به جايش رفتنم از راه بام است
کدامين بی ادب چوشيده باشد
مربای لبانت بی قوام است
تمام مردم اين عصر گويند
که صوفی عشقری شيرين کلام است
سوادش خالی از املا و انشاست
دريغا عشقری شخص عوام است
Share:

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *