از چه خار از ما خوری ای جامه خارای بيا

از چه خار از ما خوری ای جامه خارای بيا
جای ما هم يك شبی ای شوخ هرجايی بيا
سر فگندم پيش پايت ای بت طناز من
گر به زور و زر نيايی با دل آسايی بيا
لايق بزم حنايت گر نبودم شاه من
كاش ميگفتی مرا در خيل سرپايی بيا
كم نگردد يك سرمويی ز شان و شوكتت
بر سر مجنون خود با فر ليلايی بيا
می روی هر جا نگارا با لباس رنگ رنگ
سوی ما هم ای جوان طرز اروپايی بيا
جان خود را عشقری كی از تو می دارد دريغ
ای جفاجوی ستمگر هر چه می خواهی بيا
Share:

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *