از چه آهوان تست نشهٔ رميدنها

از چه آهوان تست نشهٔ رميدنها
کشتهٔ مرا ظالم زين خميده ديدنها
شور صد قيامت را قامت تو برپا کرد
تا به چشم خود ديدم آنهمه شنيدنها
فکر خود بسويم گير گوشهٔ نگاهی کن
اين چنين نمی باشد بنده پروريدنها
سرمه گشت اجزايم اينقدر تغافل چيست
حال من ببين آخر تابکی نديدنها
مو سفيد شد از غم، قامتم کمان گرديد
غير مرگ چيزی نيست حاصل خميدنها
نخل يأس من گل کرد، اين سخن ببار آورد
نارسايی هم دارد عالم رسيدنها
از صف غلامانت بشمر عشقری را هم
گرچه نيست شخص او لايق خريدنها
Share:

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *