این زمان اینجا که همراهی
این دقیقه با همه سازش
قاتل هجر و همه آهی
آه از خوشبختی میمیرم
از همین احساس بی آخر
یک زنی را این همه احساس
بخت وتخت است دور از تصویر
اینکه از این حال بنویسم
کلک و کاغذ را تو آوردی
ره به ره در سطر خوشبختی
محتوایم را آوردی
من فقط از تو همی خواهم
درک را حالا که در گیرم
من در این اثنای ایجاده
آه از خوشبختی میمیرم
ما همه شیب وفرازی را
این همه قهری ونازی را
در همین خلوت نمازی را
دیده وهم جای در گیریم
آه از خوشبختی میمیرم……