آشنائى

آشنائى
كارگر با كارگر تنبل به تنبل آشناست
معتبر با معتبر ارجل به ارجل آشناست
باز با باز و كبوتر با كبوتر مى پرد
لاغرى با لاغرى مُندل به مُندل آشناست
هر پريشان را پريشان دست بر سر مى كشد
شانه ى صد چاك با زلفِ مسلسل آشناست
اى دريور خود بران اين موتر غراضه ات
دستِ كوتاهِ كلينر كى به اندل آشناست
همره ئى با همرهانِ بى كفايت خوب نيست
موتر كهنه ترا تا زير كوتل آشناست
كاكا شمشم خان دو زن بگرفته هر دو جنگره
آه كه يك بينى بريده با دو سر كل آشناست
مال مردم خوار را مكنت بود تسكين ذوق
هر كسى كاو درد سر دارد به صندل آشناست
كيسه ى قلب آشنايان را نباشد جز شرنگ
جيب اين لچ مرغكان با پول نا چل آشناست
مرد رشوت خوار ميداند كه رشوت در كجاست
گاو اشكمبو بلى با كُرد شفتل آشناست
گفتنى هاى زيادم را به چشم كم مبين
مختصر گفتيم و با شر مطول آشناست
استاد ضيا قاريزاده
١٣٣٧
Share:

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *