اى باد نو بهار اى روح بيقرار پيك و پيام يار
اى عاشق رميدهء كو ها و دشت ها
اى كاروان آبله پا ها و دشت ها
اى باد نو بهار دارى سفر چرا آسيمه سر كجا
از چشم ها چو اشك روان ميروى مرو
وز لعل غنچه بوسه زنان ميروى مرو
از دشت هاى دور مى آورى پيام تنهائى و سرور
آرمگاه خاك شهيدان آرزو
بيكس مسافران بيابان بجستو جو
پيچد بچنگ تو بوى گل و عبير آبست و رنگ تو
در لابلاى سبزه و گل مى كنى مقام
هر صبح چاك سينه مهرت كند سلام
استاد احمد ضيا قارى زاده