هر چه در اين كره پا در هواست
غرقه و پوينده ى راه فناست
پا زدن و دست زدن هر طرف
غرق شدن عاقبت اين شناست
تير به تاريكىِ شب افكنيم
هيچ ندانيم هدف در كجاست
آمدن و رفتن ما در جهان
راز گره خورده و حيرت فزاست
از پى بگشودن اين تار و پود
ناخن تدبير و خرد نارساست
شرع طريق است و حقيقت خداى
غير حقيقت همگى لا بقاست
بستن دل سود ندارد به هيچ
اين همه موجود چو هيچ و فناست
پاكدلان راه نكو رفته اند
راه نكو از رهِ باطل جداست
روشنىِ فضل نتابد ز روح
تا تن ما بنده ى حرص و هواست
عمر عزيز است ولى با خرد
وقت طلا، فضل و ادب كيمياست
آنكه بفرمود سعادت به چيست؟
خدمت بى مزد به خلق خداست
لطف خوش و خُلق نكو با همه
ويژه ى مردان خردآشناست
معنى هستى خرد و دانش است
لذت مادى همه آخر هباست
نقد جوانى نكند صرف لهو
آنكه ورا پير خرد رهنماست
استاد ضيا قاري زاده