‎جلوه گاه

‎جلوه گاه
‎عجب خواب زيرك فريبست عمر
‎كه صد سال اگر نيز باشد دمي ست
‎نماند به جا و نماند به جا
‎اگر روز خوش ور شب ماتمى ست
‎بصد رنگ اينجا هوا كردنيست
‎اگر خنده ى گل وگر شبنمى ست
‎فلك صفحه گردان هر دفتريست
‎زمين آدميخوار هر موسمى ست
‎به فكر كم و بيش مشمار روز
‎كه تا بر زنى مژه بيشت كمى ست
‎به سوداى اسرار هستى مپيچ
‎كه اين راز پيچيده و مبهمى ست
‎بهر رشته ى اين گره رمزهاست
‎بهر تار اين ساز زير و بمى ست
‎بهر حال خشتى از عمرت كَنَد
‎اگر برق شادى وگر ماتمى ست
‎بخندد جهان تا برويت بخند
‎كه پاينده نى زخم و نى مرهمى ست
‎خوش آنكو درين جلوه گاه دورنگ
‎همان عبرت اندوز رام و رمى ست
‎چه خوش گفت دانش پژوهى كه گفت
‎” دمى پيش دانا به از عالمى ست”
‎استاد ضيا قاري زاده
Share:

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *