خينه ى بعد از عيد
عيد آمد و نرخ بوسه ارزان شد
اين لعبت قيمتى فراوان شد
جنسى كه به نرخ جان برابر بود
امروز كساد و دستگردان شد
شور مى و باده بر دماغ افتاد
شمعِ شعف و طرب فروزان شد
لب زمزمه سنج بزم ياران گشت
دل خانه ي خدا مرد مهمان شد
آيينه ى دل چو چشم قربانى
بر هر چه كه ديد محو و حيران شد
پروانه ى طبع بال و پر آراست
غرق گُل و لاله جيب و دامان شد
اين راه دراز طى نشد هرچند
بس قافله ها كه رفت پنهان شد
استاد احمد ضيا قاريزاده
تصوير زنده ياد استاد با خواهر شان و برادرم فرهاد جان