منزل كاروان چه داند كس
از دل ساربان چه داند كس
گاه پير و گهى جوان گردد
به مزاج جهان چه داند كس
سرخ و زرد از چه ميشود گيتى
از بهار و خزان چه داند كس
كه به بلبل نمود راه چمن
جذبه ى بوستان چه داند كس
غُچغُچ مرغكان چه ميگويد
اين گروه را زبان چه داند كس
چيست اين نيلگون عمارى ها
آسمان را نهان چه داند كس
جلوه ى اين سپيدچشمان چيست
چشمك اختران چه داند كس
برق ها را چه آتش است به جان
رعدها را فغان چه داند كس
چيست اسرار ثابت و سيار
سر ِّ اين سركشان چه داند كس
كس نرفته ست آن سوى گردون
رمز نُه آسمان چه داند كس
چيست اين آب هاى سرگردان
كُنه طبع روان چه داند كس
***
اول و آخر جهان چون است؟
اين چه اسرار و اين چه مضمون است؟
***
بر به ميخ كه مى پرد كهسار؟
رسم سنگيندلان چه داند كس
چقدر جامه را قبا كرده؟
عمر اين خاكدان چه داند كس
از تب و تاب تن چه داند عقل
وز تجلاى جان چه داند كس
پرده دار جنون مطلق كيست
راز ديوانگان چه داند كس
قوت و ضعف رمه ز چيست
ره رسم شبان چه داند كس
مرگ بهر ضعيف ارزان است
قيمت مورگان چه داند كس
شاخ بشكسته دسته ى تبر است
قدر بى قُدر تان چه داند كس
از پى صلح گرم پيكارند
آدمى را فسان چه داند كس
بم مكروب و واكسن مكروب
عاقبت را نشان چه داند كس
مشك باديم از شهيق و زفير
نام اصلى مان چه داند كس
بى نفس زورقيم، بشكسته
لنگر از بادبان چه داند كس
مرده را زنده ديده ايم به خواب
جادوى خفتگان چه داند كس
گرم ناكرده جاى خود رفتند
سفر رفتگان چه داند كس
شايد از زندگى پشيمانند
گريه ى كودكان چه داند كس
يا كه فرداى حشر امروز است؟
شَلغ اين زندگان چه داند كس
اينكه بينيم، نيست يا هست است؟
از چنين و چنان چه داند كس
***
تا جهان است جمله كور و كريم
آه كز پشت پرده بى خبريم
استاد احمد ضيا قاريزاده