چه خوش گفت دوشم يكى از مهان
كه بيخ ستم كنده به از جهان
ستم مايه ى درد و رنج و بلاست
به مخلوق يكسر ستم نا رواست
بهر ذى حياتى ستم خوب نيست
ستمكار الحق كه محبوب نيست
بگفتم جهان پُر ز نيك و بد است
بدى را بدى در برابر سداست
اگر رفت دانسته ظلمى بكس
بدان كز پى رفع ظلم است و بس
بقول منت گر نباشد يقين
يكى بشنو از سعدى راست بين
كه جز ظلم بر مرد ظالم مباد
“ستم بر ستم پيشه عدلست و داد”
استاد ضيا قاريزاده