‎شهرآشوب

‎شهرآشوب
‎تو و سرشارى جوانى ها
‎من و اين رنج ناتوانى ها
‎تو و آشوب شهر نيكويى
‎من و بدنام زندگانى ها
‎تو و در غمزه آفت دلها
‎من و در نغمه ترزبانى ها
‎تو و سرمست باده ى گلگون
‎من و اين رنگ زعفرانى ها
‎تو و چون موج شكسته دار و مليح
‎من و چون بحر بيكرانى ها
‎تو و ليلا و دامن صحرا
‎من و پسمان كاروانى ها
‎استاد ضيا قاريزاده
Share:

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *