‎فتنه دوران

‎فتنه دوران
‎به به قد و بالايت چون سرو خرامان است
‎قد نيست كه مى بينى اين فتنهء دوران است
‎لعل لب ميگونت آتش زده در جانم
‎لب نيست كه مى بوسى اين چشمه حيوان است
‎چون سلسلهء مويت در سلسله مويان نيست
‎مو نيست كه مى پيچى اين خواب پريشان است
‎شام است و غريبان را ره گم شده در الفت
‎دل گمشدگان را كار با شام غريبان است
‎از چاك گريبانت خورشيد طلوع كرده
‎هشدار فرو نفتى اين چاه زنخدان است
‎استاد ضيا قاريزاده
Share:

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *