‎فرمان جعلى

‎فرمان جعلى
‎مدير ماليه غزنه ساخت فرمانى
‎كه ملك احمد ضبط ست آنچه موجودست
‎اگر تمرد از او سر زند قرار اصول
‎خودش اسير و عيالش فرار بهسود ست
‎فغان و شيون احمد به آسمان بر خاست
‎كه من چه كرده ام و زين ستم چه مقصود ست
‎به قهر و خشم بگفتا مدير ساخته كار
‎كه هست حكم حكومت به من چه مربوط ست
‎فتاد احمد بيچاره روى پا هايش
‎بگفت چاره ى كارم بساز تا زود ست
‎دو اسپ دارم و سه گاوميش و چار شتر
‎دو قلبه ملك كه با اين حدود محدود ست
‎ز نقد و جنس دو پازيب و چمكلى طلاه
‎چهل هزار مرا نيز بر سر سود ست
‎مدير چو تبر خود به درز ديد بگفت
‎بلى به چهره ى تو بى گناهى مشهود ست
‎به حيله زيور و نقدش گرفت و گفت برو
‎كنم نوشته كه احمد نبود ، محمود ست
‎استاد احمد ضيا قاريزاده
Share:

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *