‎منتظر الوزاره ام

‎منتظر الوزاره ام
‎كته و بد قواره ام، خاده نيم مناره ام
‎شوقى و خوشگذاره ام، صاحب خوب خانه ام
‎منتظر الوزاره ام
‎بابه من وزير بود ، جد من هم سفير بود
‎مستندالسرير بود ، نيكه سگ امير بود
‎چوكى بود اجاره ام
‎منتظرالوزاره ام
‎من به ميان دفتره ، دارم عجب سكر تره
‎شوخ و قشنگ و دلبره، مى كنه درب و پنجره
‎بسته به يك اشاره ام
‎منتظر الوزاره ام
‎چشم سفيد و خود سرم ، مجلسى و سر افسرم
‎چوكى و ميز بسترم ، مايل كار ديگرم
‎مست و شراب خواره ام
‎منتظر الوزاره ام
‎استاد احمد ضيا قاريزاده
Share:

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *