‏‎ناله ى شام

‏‎ناله ى شام
‏‎گاه گاهى كه ز شيرين دهنان ياد كنم
‏‎گريه بر تلخيِ جانكندنِ فرهاد كنم
‏‎هر كجا بر دهنِ غنچه زند باد صبا
‏‎يادي از كودكي و سيلى استاد كنم
‏‎بر سرِ كوي تو ابري شود و گريه كند
‏‎هر نوايي كه برون از دلِ ناشاد كنم
‏‎اثري نيست به آه سحر و ناله اى شام
‏‎كاش يك زمزمه اى حادثه بنياد كنم
‏‎ياد آن روز كه گردند اسيران آزاد
‏‎من برون مشت پر از خانه اى صياد كنم
‏‎دمِ مار است، ضيا، در نظرم سبحه اى شيخ‎
من كجا روي به اين مردمِ شياد كن
Share:

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *