اين نامه منظوم در هجو كابينهء محمد هاشم ميوندوال سروده شده
عزيز جگر گوشه ميوند والا
كه كردى فدا مال و هم جان خود را
براى وطن از سر و تن گذشتى
عيان ساختى عزم و ايمان خود را
بيا و نظر كن به كابينهء خويش
يكى نيك بنگر وزيران خود را
يكى در غيابت كلنگگ مى كند
دگر تيز كردست دندان خود را
يكى خواب هاى صدارت ببيند
براه دوخته چشم چران خود را
يكى مى نمايد وسايل تهيه
كه اندازد از پا حريفان خود را
يكى در غم آن كه چون در كف آرد
بجاى تو از شاه فرمان خود را
…
خلاصه كسى نيست سالم درين شهر
خدا جور سازد مريضان خود را
تبصره:
وقتى ميوندوال صدراعظم وقت در شفاخانه بسترى بود اين نامه به وى تقديم گرديد
سال ١٣٤٥ شمسى