یکگل به رنگوبو ز خُمی خینه بهتر است
در برکه ماهیان شناور مزاحماند
تصویر ماه در دل آیینه بهتر است
یکشنبهها و شنبه ما در کنار هم
از تلخی مکرر آدینه بهتر است
یک جرعه زهر مار که پایان زندهگیست
از حبَ قندِ حلشده در کینه بهتر است
درگیر جنگ بود جهان پهلوان که عشق
گوشش گرفت و گفت نه، تهمینه بهتر است
کوچکنواز باش که بال مگس هنوز
در رفتنات به بام ز صد زینه بهتر است
یحیا جواهری